پاسداران و ارعاب کاربران اینترنت


*وارد شدن پاسداران به حوزه مبارزه با اینترنت و تلاش برای تقویت دیوار سانسور از طریق کنترل اینترنت بویژه از زمانی که رژیم تحلیل "براندازی نرم" را ارائه داد قابل پیش بینی بود.

 سلاخان اندیشه و قلم و قاتلان آزادی اندیشه و بیان, پس از بریدن صدای مطبوعات و روزنامه ها, چنانچه گویی از حاصل کار خویش در آن حوزه رضایت دارند, تمرکز خویش را بر اینترنت و سایت ها و وبلاگ های اینترنتی نهاده اند و جهاد مکتبی خود را این بار متوجه سایت های اینترنتی کرده اند. وزارت اطلاعات و تیم وابسته به شکنجه گر و متهم به قتل معروف, سعید مرتضوی در زمینه مقابله با سایت های اینترنتی کم بود, سپاه پاسداران نیز رسما وارد معرکه شده و پس از راه اندازی پایگاه اینترنتی "گرداب" و دستگیری گروهی از کارگزاران و دست اندرکاران وب سایت ها و وب لاگ ها و راه اندازی شوهای تلویزیوتی و انتشار اطلاعیه های چندش آور و درآمیخته با دروغ و تهمت به "براندازان نرم" رسما هشدار داده اند که "هرشخصى حقیقى یا حقوقى به هر طریق نرم و در فضاى مجازى اقدام به گسترش عملیات ضد دین، ضد فرهنگ و براندازانه کند... به شدت درهم کوبیده خواهد شد." سپاه پاسداران کار را حتی به تهدید "اشخاص، گروه ها و کشورهاى مختلف" کشانده و اعلام کرده است که "اشخاص، گروه ها و کشورهاى مختلف نباید این تصور را داشته باشند که فضاى مجازى و اینترنتى کشور بدون کنترل است تا بخواهند هر عملیات فرهنگى علیه فرهنگ و نظام مقدس جهورى اسلامى را بر مرحله اجرا گذارند و براى کاربران محیط نا امنى را ایجاد کنند."

وارد شدن پاسداران به حوزه مبارزه با اینترنت و تلاش برای تقویت دیوار سانسور از طریق کنترل اینترنت بویژه از زمانی که رژیم تحلیل "براندازی نرم" را ارائه داد قابل پیش بینی بود. دستگاه ولایی و نظامیان و پاسداران همدست آنها از زمانی خطر "براندازی نرم" را در اولویت قرار دادند که خطر حمله نظامی آمریکا کاهش یافت و برعکس احتمال سازش و زدوبند با آمریکا و غرب بیشتر شد. از جمله خطرهای مهم تقویت احتمال حرکت بر روی این ریل برای رژیم در آینده قابل پیش بینی کمرنگ شدن مرزهای موجود در رابطه با آمریکا در میان جناح های درونی رژیم جمهوری اسلامی و حواشی آن است. تحلیل هسته اصلی قدرت این است که تقویت احتمال سازش با آمریکا ممکن است راه نفوذ سیاست این کشور در میان "خودی" های رژیم را هموارتر کند و از این طریق یا به شکل شکاف خطرناک سیاسی در درون رژیم برای دستگاه مشروعیت باخته ولایی مایه ایجاد دردسرهای تازه شود یا زیر پای شان را خالی کند و آنها را عملا از قدرت کنار زند. بر همین مبنا آنها حرکت بر ریل مذاکره و سازش با آمریکا را تا حد امکان به صورت انحصاری پیش می برند تا خود این فرایند به شکلی درنیاید که کنترل را از دست شان خارج سازد. به همین دلیل است که پیگردهای اینترنتی و سناریوسازی و وداشتن دستگیرشدگان به اعتراف های تلویزیونی تاکنون بیشتر نیروهای حاشیه جناح اصلاح طلب را آماج قرار داده است.

با این حال سرکوب اندیشه و بیان در فضای مجازی اگر چه منطبق با هدف های مقطعی کنونی دستگاه ولایی و نظامیان همدست آن صورت می گیرد, فقط به بخش معینی از رقبا یا منتقدان این دستگاه محدود نیست. رژیم جمهوری اسلامی بدون تعرض دائمی به آزادی اندیشه و بیان و جستجوی بهانه ها و وسایل جدید برای تشدید هر چه بیشتر سرکوب همه مظاهر آزادی اندیشه و بیان قادر نیست بر سر پا بماند. با این حال اطلاع رسانی و گردش اخبار و اطلاعات در اینترنت حوزه ای نیست که رژیم بتواند تحت کنترل کامل خود دربیاورد. نمونه اش پدیده پیامک است که اکنون به یکی از راههای اطلاع رسانی و پخش خبر و همچنین انتقاد از رژیم تبدیل شده است و رژیم اگر چه در موارد بسیار حساس سعی می کند موبایل ها را قطع کند, اما در اساس توانایی کنترل آن را ندارد. همچنان که رژیم با وجود همه تلاش خود در انسداد کامل مجاری خبر رسانی اینترننتی ناکام مانده است. خامنه ای و ایادی سرکوبگرش در کنترل فضای مجازی موفق نخواهند بود.

بیانیه های ارعاب آمیز پاسداران نیز نخواهد توانست در هدف خود یعنی جلوگیری از گسترش وبلاگ ها و وب سایت های جدید انتقادی موفق شود. اتفاقا بهترین پاسخ به این ارعاب و موج ترور و پیگیردی که ایادی رژیم در فضای مجازی اینترنتی راه انداخته اند, ایجاد سایت ها و سامانه های جدید و وبلاگ های تازه است.